او نوشت: “در طول سال ها نظرم را در مورد نقشه های سایت HTML تغییر دادم، هرگز نباید مورد نیاز باشند. سایت های کوچک و بزرگ همیشه باید ساختار ناوبری واضحی داشته باشند. اگر احساس می کنید به نقشه سایت HTML نیاز دارید، زمان خود را صرف بهبود معماری سایت خود کنید. در عوض، نقشههای سایت HTML در همان سطل با اسپینرهای بارگذاری HTML قرار میگیرند.”
بحث انجمن در ماستودون.
آیا او سایتهایی را که از نقشههای سایت HTML استفاده میکنند با سایتهایی که از اسپینرهای بارگذاری HTML استفاده میکنند برابری میکند؟ شاید این طنز ماستودون است؟
اوه، بعدا، جان نوشت که “اسپینرهای بارگذاری HTML برای SEO مضر هستند.”
منظورم این است که منطقی که جان استفاده می کند منطقی است. اگر کاربر نتواند محتوای شما را با استفاده از ناوبری شما پیدا کند و باید به نقشه سایت HTML متوسل شود، ممکن است مشکل بزرگتری با سایت خود داشته باشید…
در سال 2019، جان گفت که نقشه های سایت HTML برای اهداف سئو ارزشی ندارند، سپس در سال 2016، جان نیز اهمیت نقشه های سایت HTML را کم اهمیت جلوه داد. اما بیایید به سال 2009 برگردیم، زمانی که مت کاتز گفت نقشه سایت HTML در اولویت قرار دارد.
جان مولر از گوگل همواره اهمیت نقشه های سایت HTML را در طول سال ها کم اهمیت جلوه داده است، او از طرفداران نقشه های سایت XML است، اما نقشه های سایت HTML، نه چندان. بر ماستودون روز دیگر، او واقعاً نارضایتی خود را از نقشه های سایت HTML با گفتن اینکه نقشه های سایت HTML “هرگز نباید مورد نیاز باشند” نشان داد.